جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۱۵۲۷
فرارو- الکس گارلند نگران این است که دنیا به کدامین سو پیش میرود به خصوص با وجود درگیریهای بین المللی در هر بولتن خبری و انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در گوشه و کنار. این فیلمساز ۵۳ ساله بریتانیایی کمتر نگران بحثهای شدیدی است که جدیدترین فیلم اش به راه انداخته است. او میگوید: "این اجتناب ناپذیر است که این روزها همه چیز دو قطبی شده دقیقا همین تضاد اجتماعی دائمی ایده ساخت "جنگ داخلی" را ایجاد کرد فیلمی که به موضوعات بسیار حساس میپردازد".
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از الپائیس، او در مادرید میگوید:" یک هیستری جمعی وجود دارد. این یکی از دلایلی است که من فیلم را ساختم. نمونه مشابه آن پاسخ تحریف شده به سخنرانی "جاناتان گلیزر" کارگردان فیلم "منطقه مورد علاقه" درباره غزه در مراسم اسکار است".
به همین دلیل است که در میانه اختلافات عمیق فیلم چهارم گارلند در همان لحظهای که آنونس آن پخش شد بحثهایی را برانگیخت. جنگ داخلی به دنبال ارائه پاسخ نیست و بخشی از پیام خود را به تفسیر بیننده واگذار میکند. در آنونس فیلم یک میلیشیای ستیزه جو دیده میشود که یک تفنگ را به طرف قهرمانها نشانه گرفته است و میپرسد:"شما چه جور آمریکاییای هستید؟ " یک سوال کاملا سیاسی.
در سادهترین خلاصه از داستان "جنگ داخلی" میتوان گفت که این فیلم درباره گروهی از روزنامه نگاران است که در یک سفر جادهای در ایالات متحده ویران شده در جستجوی کشفیات بزرگی درباره منازعه و درگیری هستند. در مرکز این فیلم سیاست قرار ندارد بلکه درگیری نسلی بین دو عکاس جنگ به چشم میخورد: "لی" کهنه کار (با بازی کرستن دانست) که شاهد فهرست بلندبالایی از رخدادهای وحشتناک بوده و "جسی" جوان سال (با بازی کیلی اسپانی) که آماده است تا با دوربین و عکسهای سیاه و سفید خود جهان را به تصویر بکشد.
در فیلم این "لی" است که توضیح میدهد هدف از عکاسی جنگ ارائه پاسخ نیست بلکه اجازه دادن به عموم مردم برای نتیجه گیری توسط خودشان است هدفی که گارلند در "جنگ داخلی" به دنبال رسیدن به آن است. لی همانند کارگردان فیلم در مورد این که آیا میتواند به آن هدف دست یابد یا خیر تردید دارد. جنگ داخلی تصمیم میگیرد که وابستگیهای سیاسی خود را اعلام نکند و هیچ اشارهای به احزاب یا ایدئولوژیها نمیکند. این تصمیمی است که به شدت از سوی روزنامههایی مانند نیویورک تایمز و همچنین نشریاتی که معمولا در مورد فیلمها گزارشی منتشر نمیکنند مانند "فایننشال تایمز" و "فارین افرز" مورد انتقاد قرار گرفته است. رسانهها درباره این فیلم نوشته اند: "جنگ داخلی موفقیت آمیز است، زیرا سیاست اش موفق است: غیر منطقی و بی معنی است". در واقع، گارلند به دلیل عدم جانبداری و بازی نکردن در فضای قطبی شده مورد انتقاد رسانهها قرار گرفته است.
گارلند هنگام نگارش فیلمنامه که در واقع از خشم سال ۲۰۲۰ میلادی متولد شد نشان داد آن چه از نظرش اهمیت دارد نه سیاست امریکا بلکه افراط گرایی است که میتواند در هر نقطهای از جهان فوران کند. او میگوید: "قطبی شدن هم در دموکراسیهای غربی و هم در خارج از حیطه کشورهای دموکراتیک غربی به روندی جهانی تبدیل شده است. این موضوع به طور کامل به دونالد ترامپ مربوط نمیشود، زیرا اگر بخواهیم روی ترامپ متمرکز شویم نمیتوانیم توضیحی درباره پدیدههای دیگری مانند برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) داشته باشیم. باید بپرسیم چرا چنین روندی در حال رخ دادن است؟
من فکر میکنم این شامل مواردی مانند رسانههای اجتماعی و شکست مرکزگرایی است. من یک میانه رو هستم و در دسته بندیهای سیاسی در جناح چپ قرار دارم، اما تعلق خاطرم به چپ میانه است. چپ و راست چندین دهه است که در حال جابجایی و تغییر قدرت هستند، اما زندگی مردم تغییر نکرده است. مردم در تله فقر باقی مانده اند. بنابراین، جای تعجبی ندارد که آنان دچار عصبانیت و ناامیدی میشوند".
او میافزاید: "من در جایگاه یک فرد و یک انسان پاسخ میدهم احساس نمیکنم با بند ناف فیلم مرتبط باشم. من کارگردانی فیلم را صرفا به عنوان یک شغل میبینم بنابراین، بحثها برایم جالب هستند. چیزی که من با آن مشکل دارم سازمانهای بزرگ و قدرتمند خبری هستند که برنامه سیاسی واحدی دارند و این برنامه سیاسی و رویکرد نه صرفا روی نحوه گزارش داستانها و روایتها بلکه در مورد این که اصولا آن داستان و روایت را گزارش کنند یا خیر نیز سایه انداخته است".
گارلند تصمیم گرفت جنگ داخلی را در فضای ایالات متحده بسازد چرا که به گفته خودش آن کشور دارای نظام سیاسیای است که بقیه جهان آن را میشناسند او میگوید حتی گاهی اوقات سایرین ان را بهتر از خود امریکاییها میشناسند. با این وجود، بحث در مورد این فیلم پس از موفقیت آن در سینماهای ایالات متحده داغتر شده است. جنگ داخلی پرفروشترین فیلم در تاریخ فعالیت استودیوی مستقل A۲۴ در مقایسه با سایر فیلمهای ساخته شده توسط آن استودیو بوده است.
"متئو بلونی" روزنامه نگار در پادکست هالیوودی The Town این سوال را مطرح کرد که آیا آمریکاییها مایل هستند برای تماشای "مشکلاتی که هر روز در اخبار مطرح میشوند" به سینما بروند و فجایع سال انتخابات که از "سی ان ان" و "فاکس نیوز" پخش میشوند را یک گام جلوتر ببرند.
به نظر میرسد آنان تمایل داشتند. دست کم آنان از روی کنجکاوی یا به شکل بیمارگونهای علاقمند بودند که ایالات متحده ویران شده را ببینند به طوری که ۱۷ درصد از تماشاگران باور داشتند که در حال تماشای نگاهی دیستوپیایی درباره امریکا هستند و سایر تماشاگران آن را واقع بینانه و منطبق با شرایط امروز امریکا قلمداد کرده بودند. جنگ داخلی با بودجه ۵۰ میلیون دلاری گرانترین فیلم ساخته شده توسط استودیوی A۴ بوده است.
رئیس جمهور سه دورهایاین فیلم با فضای ژورنالیستی خود توضیح نمیدهد که ایالات متحده چگونه به شرایطی که در آن قرار دارد رسید اگرچه سرنخهایی در این باره وجود دارد: در فیلم نشان داده میشود که رئیس جمهور (با بازی نیک آفرمن) با دور زدن قانون اساسی و انحلال پلیس فدرال امریکا (اف بی آی) اقامت خود در کاخ سفید را با دور زدن قانون اساسی برای سومین دوره تمدید کرد. در فیلم گفته میشود که "قتل عام آنتیفا" رخ داده اگرچه تماشاگر نمیداند که قربانیان و عامل کشتار چه کسانی بودند و گفته میشود که یک گروه مائوئیست در پورتلند امریکا شورش کرده است.
در فیلم کالیفرنیا و تگزاس در دو سوی طیف سیاسی در زندگی واقعی با یک هدف متحد میشوند: سرنگونی یک رئیس جمهور فاشیست. گارلند معتقد است خوش بینی خاصی در این جنبش وجود دارد. او میگوید: "برای برخی این یک جنون بود. برای من دیوانه کننده است اگر فکر کنم این دو طیف حتی در مواجهه با یک رئیس جمهرو فاشیست نیز نمیتوانند با یکدیگر به اجماع نظر برسند. در مورد دوره پس از جنگ جهانی دوم نیز خوش بینی خاصی میبینم. بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیدند که فاشیسم یک ایده وحشتناک است و باید از حقوق بشر محافظت شود. جنبه بدبینانه آنجاست است که انسانها در اجتناب از مشکلات وحشتناک به شکلی درخشان عمل نمیکنند. ما از یک مشکل وحشتناک برمی گردیم، اما این کار را دوباره و دوباره انجام میدهیم".
گارنر هم چنین زمانی که ایدهآل روزنامه نگاری را در کانون توجه قرار میدهد نگاهی اجمالی به این خوش بینی دارد اگرچه میداند که این حرفه امروزه چندان محبوب نیست. او میگوید میداند که همه از آن حرفه متنفر هستند!
علاقه او به روزنامه نگاری از طرق حرفه پدرش نزدیک میشود که دهههای متمادی کاریکاتوریست سیاسی نشریات و مطبوعات بود. گارلند در جوانی سعی کرد تا کاراکتر خبرنگار حوزه جنگ را در فیلم هایش خلق کند. او در ۲۶ سالگی فیلمنامه "ساحل" را درباره جوانی همراه با ناامیدی اش نوشت که سالها بعد با کارگردانی "دنی بویل" آن را به فیلم تبدیل کرد. گارلند پس از ان در طول چهار فیلم خود به دنبال موضوعاتی بود که اغلب در روزنامهها پیدا میشوند.
او در "اکس ماکینا" در سال ۲۰۱۴ میلادی در قدرت شرکتهای فناوری، هوش مصنوعی و حتی رضایت غوطهور شد. او در فیلم "نابودی" در سال ۲۰۱۸ میلادی استعارهای بی نظیر درباره تغییرات آب و هوایی ایجاد کرد. سبک کار گارلند این گونه است که همواره در فیلم هایش تماشاگر را رها میکند تا خود نتیجه گیری کند.
جنگ داخلی احتمالا سادهترین چارچوب را برای درک دارد، زیرا اگرچه گارنر فیلمنامه را در سال ۲۰۲۰ نوشت، اما تصاویر به ناچار آن چه را که از آن زمان اتفاق افتاده بازتاب میدهد: از جمله شورشیان به ساختمان کنگره گرفته تا جنگ اوکراین. امروز صحبت کردن در مورد جنگی که در غزه رخ داده نیز اجتناب ناپذیر است. گارنر افراط گرایی واضح را در مورد رخدادهای غزه میبیند. او نوع رفتار با روزنامه نگاران در مورد بازتاب رخدادهای غزه را قابل تامل میداند.
او میگوید: "من فکر میکنم دلیل آن که اسرائیل اجازه نمیدهد روزنامه نگاران آزادانه به تمام نقاط غزه دسترسی داشته باشند بدان خاطر است که نمیخواهد با یک کارزار روابط عمومی مواجه شده و مجبور به مقابله با آن شود. در جنگ ویتنام به روزنامه نگاران امکان دسترسی بسیار نامحدودی داده شد. علیرغم محدود بودن صرف دسترسی باعث شد تا افکار عمومی به شدت علیه جنگ ویتنام موضع گیری کند. از آن زمان به این سو هنگامی که دولتها درگیر جنگ شده اند از تاکتیکهایی برای محدود کردن فعالیت روزنامه نگاران استفاده کرده اند. در عراق تاکتیک این بود که روزنامه نگاران با ارتش همراه شوند استدلال مطرح شده برای این منظور آن بود که از روزنامه نگاران محافظت بعمل آید، اما آن چه واقعا در عمل انجام میشد این بود که ارتش روزنامه نگاران را کنترل میکرد".
این دیدگاه ضد جنگ همان چیزی است که گارلند را هدایت میکند. او میگوید: "وقتی وقت زیادی را در اطراف سربازان میگذرانید میتوانید در یک روز ترس، لذت، شوخی و کسالت را به طور همزمان ببینید. این وضعیتی انسانی است. درست مانند فراموش کردن وحشت از یک درگیری به درگیری دیگر از اوکراین گرفته تا غزه".
گارنر هم چنین با دنی بویل و کیلین مورفی دوباره به هم میپیوندد تا دنباله "۲۸ روز بعد" سومین فیلم حماسه آخرالزمان زامبی که برای دهها سال به تعویق افتاده را دوباره بسازند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل روزنامه نگاران ایالات متحده او می گوید جنگ داخلی فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۱۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ستون سرکوب
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _پنجشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد مگر با بازگشت فلسطین به صاحبان آن» به سخنرانی روز گذشته رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور پرداخت و نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز معلم در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، تکریم و تشکر از معلم را وظیفه فرد فرد ملت خواندند و با اشاره به اینکه آموزش و پرورش از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری با هیچ دستگاه دیگری قابل مقایسه نیست، افزودند: هویتسازی نسل نوجوان و جوان و ایجاد شوق و امید در او، تحول مستمر، توانمندسازی مادی و غیرمادی معلمین، حمایت از مراکز تربیت معلم، تقویت معاونت پرورشی و الگوسازی در جامعه معلمین، مهمترین سرفصلهای کاری آموزش و پرورش است. حضرت آیتالله خامنهای همچنین گسترش تظاهرات حمایت از ملت فلسطین در آمریکا و کشورهای دیگر را نشانه استمرار اولویت مسأله غزه در افکار عمومی جهان خواندند و تأکید کردند: جنایات رژیم صهیونیستی و همدستی آمریکا با او، حقانیت مواضع نظام و ملت ایران را در نفی رژیم اشغالگر و بدبینی به آمریکا اثبات کرد و همه بدانند هیچ راهحلی برای حل مسأله فلسطین جز بازگشت این سرزمین به صاحبان مسلمان، یهودی و مسیحی آن وجود ندارد و روابط با رژیم صهیونیستی و عادیسازی، مشکلی را حل نخواهد کرد.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اعلام جرم دادستانی علیه برخی ناشران اخبار جعلی درباره پرونده نیکا شاکرمی» نوشت: به واسطه انتشار مطالب کذب، توهینآمیز و تبلیغ علیه نظام در فضای مجازی پس از انتشار گزارش جعلی سایت انگلیسی BBC در رابطه با پرونده نیکا شاکرمی، دادستانی تهران علیه برخی از ناشران اخبار جعلی اعلام جرم کرد.
دادستانی تهران در راستای وظیفه قانونی عدلیه برای مقابله با برهمزنندگان امنیت روانی جامعه، ضمن اعلام جرم، برای این افراد پرونده قضائی تشکیل داد و جهت ارائه توضیحات به دادسرای تهران احضار شدند. لازم به ذکر است در طی روزهای گذشته عدهای در طیف تندرو مدعی اصلاحات با وقاحت تمام سعی بر التهابآفرینی داشته و با استناد بر سند جعلی بیبیسی، نظام را متهم نمودهاند. این افراد در حالی بدون هیچ بررسی و با استناد به گزارش کذب و جعلی بیبیسی سریعاً سعی در التهابآفرینی داشتند که پیشتر درست پس از حادثه تروریستی شاهچراغ و علیرغم اینکه گروهک تروریستی داعش به سرعت مسئولیت این حادثه تروریستی را برعهده گرفت؛ عنوان داشته بودند: خشونت و ترور در همه وجوه آن محکوم است. علیالقاعده تا روشن نشدن ابعاد این جنایت، نمیتوان در مورد انگیزه، دلایل، عامل یا عاملان این ترور قضاوتی کرد! لزوم برخورد با این قبیل افراد که علاوهبر بیسوادی و بلاهت رسانهای هیچ تعهدی بر کشور و نظام و انقلاب ندارند به شدت احساس میشود.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شهردار نیویورک: صدها دانشجو را دستگیر کردیم تا این فتنه خارجی را بخوابانیم!» نوشت: با عبور اعتراضات ضد اسرائیلی دانشگاههای آمریکا از روز دهم، شمار دستگیرشدگان از هزار و ۱۰۰ نفر هم گذشت، آنهم در شرایطی که به نظر میرسد اعتراضات شدت بیشتری گرفته است. دونالد ترامپ هدف اعتراضات را «انحراف توجهها از مسئله مهاجرت در مرز مکزیک» خوانده و شهردار نیویورک هم گفته که «این وضعیت باید همین حالا تمام شود» و آن را محصول «دخالت فتنهگران بیرونی» خوانده است.
سیانان دیروز به نقل از یک مقام انتظامی گزارش داد که حدود ۲۳۰ نفر در تجمعات اعتراضی دانشجویان دانشگاه کلمبیا در نیویورک، در روز ۳۰ آوریل (سهشنبه) دستگیر شدند. در حالی که شمار دستگیرشدگان تا روز دوشنبه به حدود ۹۰۰ نفر رسیده بود، برآوردها این است که حالا بیش از هزار و ۱۰۰ نفر طی ۱۰ روز اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاههای آمریکا دستگیر شدهاند. تصور اولیه این بود که جرقه اعتراضات که از دوشنبه هفته قبل در دانشگاه کلمبیا زده شد، فروکش کند، ولی ظاهراً نوع برخورد مقامهای امنیتی در داخل و بیرون دانشگاهها، دستکم تا الان منجر به گسترش آن شده است. حمله حامیان اسرائیل به معترضان نیز به تنشها دامن زده است.
دانشگاه براون روز سهشنبه با دانشجویان معترض به توافقی دست یافت که به موجب آن، این دانشگاه منافع خود را از اسرائیل خارج میکند و در ازای این توافق، دانشجویان نیز به اعتراضات خود پایان دادند. به این ترتیب، این دانشگاه به اولین دانشگاه آمریکا بدل شد که شرکت وابسته به خود را از اسرائیل خارج میکند. کریستینا پکسون، رئیس دانشگاه براون گفت: «دانشجویان موافقت کردهاند که اعتراضات خود را پایان دهند و اردوگاه خود را تا ساعت ۵ بعدازظهر پاکسازی کنند.» بر اساس گزارش تایمز اسرائیل، قرار است پنج دانشجو دعوت شوند تا در ملاقات با پنج عضو شرکت دانشگاه براون استدلالهای خود را درباره «شرکتهای فعال و سودجو از نسلکشی در غزه» ارائه کنند.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «ستون سرکوب» را برگزید و به تداوم اعتراضات دانشجویی در آمریکا پرداخت و نوشت: پلیس آمریکا با حمله به ساختمان اداری دانشگاه کلمبیا ۱۰۰ دانشجوی معترض به سیاستهای واشنگتن و جنایتهای اسرائیل در نوار غزه را بازداشت کرد؛ تهاجمی که بسیاری را در جهان تکان داد.
«خاطره جنگ ویتنام تکرار شد»؛ این تیتر خبرگزاری یورونیوز اروپا بود. بامداد دیروز پلیس آمریکا در حمله به ساختمان همیلتون دانشگاه کلمبیا بیش از ۱۰۰ دانشجوی این دانشگاه را بازداشت کرد. نیویورکتایمز در گزارشی خبری اعلام کرد پلیس فدرال آمریکا به درخواست رئیس مصری-آمریکایی دانشگاه کلمبیا به این ساختمان حمله و طرفداران فلسطین را بازداشت کرده است. در تصاویری که از این بازداشت دسته جمعی منتشر شده است، پلیس به صورت اتوبوسی دانشجویان را بازداشت و با چهرهنگاری، آنها را به زندان منتقل میکند. تعداد افراد دستگیر شده توسط پلیس آمریکا در جریان اعتراضات دانشجویی در حمایت از فلسطین، حالا به بیش از ۱۲۰۰ نفر رسیده است! اغلب دانشجویان در جریان اعتراضات و تحصنها در ۲۳ دانشگاه ایالات متحده بازداشت شدهاند. بازداشت بیسابقه دانشجویان توسط پلیس آمریکا که همراه با خشونت بود، با اعتراض بسیاری از دانشجویان و اساتید حاضر در دانشگاه روبهرو شد. ساختمان همیلتون، همان ساختمانی است که دانشجویان دانشگاه کلمبیا سال ۱۹۶۸ در اعتراض به جنگ ویتنام در آن تحصن کرده بودند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «خاورمیانه بدون ایران هم وارد رقابتهای هستهای خواهد شد» را برگزید و در بخش دوم گفتگوی خود با سعید لیلاز درباره دستیابی ایران به سلاح هستهای نوشت: در ادامه مباحثه با سعید لیلاز درباره موضوع هستهای شدن ایران سعی بر آن شد که به شکل دقیقتری روی هزینهها و تبعات آن بحث شود تا از زوایای مختلف، موضوع به بوته تحلیل برود. البته به اذعان این تحلیلگر سیاسی، رسیدن ایران به نقطه گریز هستهای که لیلاز از آن به عنوان «سپر ژئوپلیتیک» یاد میکند، یک «شوک را در خاورمیانه به وجود خواهد آورد» که سطح تنش و منازعات را به رقابتهای هستهای بین بازیگران حاضر در خاورمیانه و غرب آسیا خواهد کشاند. باوجود این او مسیر پیش روی ایران را یک مسیر یک طرفه و بدون توان بازگشت یا دور برگردان تا رسیدن به قدرت هستهای نظامی ارزیابی میکند؛ مسیری که با تأکید لیلاز، فراتر از مواضع مسئولان و مقامات، احزاب و جریانهای داخلی و حتی دولت هاست.
این تحلیلگر سیاسی در بخشی از صحبتهای خود گفت: اکنون ایران هم زمین بازی را عوض کرده است. غنی سازی را تا ۶۰ درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات خود ادامه دهد، حد یقفی برای زیاده خواهی آمریکا وجود ندارد و مرتباً جلوتر میآید. خب من تمام این روند را از سال ۵۷ تا الان مطرح کردم که به اینجا برسم که درست یا غلط، خوب یا بد و نتیجه هر جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا در ایران یا عملکرد دولت دموکرات و جمهوری خواه در آمریکا این بوده است که ایران، علی رغم مذاکره دوساله و شکل گیری برجام، اکنون به غنی سازی ۶۰ درصدی، تولید اورانیوم فلزی و استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید دست بزند که موازنه را در برابر غرب حفظ کند. پس قطعاً فرقی نمیکند در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا مجدداً جو بایدن رئیس جمهور شود یا دونالد ترامپ دوباره به قدرت برسد، یا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ ایران دوباره رئیسی رئیس جمهور شود یا فرد دیگری حتی از اصلاح طلبان رئیس جمهور شود، روند همان چیزی است که از اول مصاحبه گفتم. اقتضائات ژئوپلیتیک در منطقه و جهان ما را به سمتی خواهد برد که هستهای شویم. نهایتاً یک سال دیگر، ۱۰ سال دیگر یا ۲۰ سال دیگر، ایران باید به این سپر ژئوپلیتیک دست پیدا کند. من سقف زمانی دقیقی برای این مهم تعیین نمیکنم. رسیدن به این نقطه دست ما نیست، بلکه فضای ژئوپلیتیک به ما تحمیل میکند که به سپر ژئوپلیتیک دست یابیم. این یک حقیقت مسلم است ولاغیر.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نهنگها در تور دولت» نوشت: «دنیایاقتصاد» در گزارشی تحلیلی به بررسی وضعیت مالکیت و مدیریت ۲۰ شرکت بزرگ بورسی از منظر ارزش بازار پرداخته است. بررسیها نشان میدهد از میان این شرکتها دستکم مدیریت ۱۲ شرکت تحت اختیار دولت و شرکتهای وابسته به دولت است. همچنین بهطور میانگین مالکیت ۵۴.۴۵ درصد از سهام این شرکتها در اختیار دولت و بخش عمومی است. این آمارها بدون در نظر گرفتن مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت در امور و مدیریت شرکتهای خصوصی است. این وضعیت مخالف با هدف شعار سال مبنی بر «رونق تولید با مشارکت مردم» است. به نظر میرسد با وجود مزیتهای کنترل شرکتهای بزرگ توسط دولت و سلطه دولت بر بخشهای بزرگ اقتصادی، انگیزهای برای اصلاحات و تقویت بخش خصوصی نخواهد بود. همچنین فضای ایجادشده در کسبوکارهای بزرگ نیز بهگونهای است که فعالان بخش خصوصی یا سرمایهگذاران خارجی از مشارکت انصراف داده و شرکتهای بزرگ همچنان در تور دولت باقی خواهند ماند.
کد خبر 749915